یکی از گویشهای ایرانی که تا اواخر قرن دهم هجری در آذربایجان رایج بوده است. ابن حوقل زبان مردم آن سرزمین را فارسی میخواند که مراد از آن ، یکی از گویشهای ایرانی است و به تعدد این گویشها نیز اشاره میکند.
مسعودی (سده ی چهارم) پس از آن که همه زبانهای ایرانیان را فارسی خوانده به تفاوت گویشها اشاره کرده و نام گویش « آذری » را در ردیف پهلوی و دری آورده است.
یاقوت حموی نیز زبان مردم آذربایجان را یک جا « آذریه » و جای دیگر « آذربیه » نوشته است و میگوید که جز خودشان کسی آن را نمیفهمد.
همام تبریزی غزلی به گویش محلی تبریز دارد که متن آن را عبید زاکانی در مثنوی « عشاق نامه »ی خود
آورده است.
در دیوان شاه قاسم انوار تبریزی نیز چند غزل به این گویش وجود دارد و در رساله ی روحی انارجانی فصلهایی به زبان عامیانه ی تبریز در قرن دهم ثبت است.